المرسلات

پیام رسان ها: almorsalat@

المرسلات

پیام رسان ها: almorsalat@

المرسلات

۲ مطلب با موضوع «اندیشه های اعلام اربعه :: علامه طباطبایی(ره)» ثبت شده است





💢 #حکمت تا کجا #امتداد می یابد؟

🔰محسن ابراهیمی

✅مقام معظم رهبری در مواضعی از کلام مبارکشان فرموده اند که حکمت باید امتداد پیدا کند. بر اساس فرمایش ایشان، بحث هایی در تفسیر «امتداد حکمت» و فعالیت هایی جهت «امتداد حکمت» صورت گرفته است. در ادامه چند نکته را در مورد امتداد حکمت بیان می کنیم.

✅ترکیب «امتداد حکمت» از دو واژه «امتداد» و حکمت» تشکیل شده است. در گام اول باید مشخص کنیم که مراد از «حکمت» چیست؟ از بیانات رهبری و همچنین مقالات و مباحثی که پیرامون این عنوان صورت گرفته است، مشخص است که مراد از حکمت، همان علمی است که به تعبیر دیگر به آن فلسفه گفته می شود.
با توجه به این مطلب باید توجه داشت که حکمت و فلسفه علمی است که دو ویژگی عمده دارد:
1- فلسفه علمی است که در مورد موجود بما هو موجود بحث می کند و همه مسائل آن گزاره های هستی شناسانه و حقیقی هستند و گزاره های از جنس «باید» و «اعتبار» در آن راه ندارد.
2- روش سلوک در این علم و به دست آوردن معلومات جدید، برهان است. علامه طباطبایی در مدخل نهایه الحکمه می فرمایند: «نقتصر فیه على استعمال البرهان» از این ویژگی بدست می آید که علم فلسفه، محدود به گزاره هایی است که مقدمات برهانی بر اثبات آن وجود داشته باشد و در غیر اینصورت از علم فلسفه و گزاره فلسفی خارج خواهیم شد.

✅نکته دیگر  این است که گزاره هایی که از جنس «باید» هستند بر دو دسته اند. یک دسته باید هایی هستند مثل اینکه وقتی دانستیم که «نمک از کلر و سدیم تشکیل شده است»، برای ساخت نمک می گوییم که «باید کلر و سدیم را با هم ترکیب کنیم». این «باید» ها با «هست» ها رابطه ضرورت بالقیاس دارند. 
دسته دوم «باید» های قراردادی و اعتباری هستند. که در این دسته بر خلاف دسته اول، اعتبار و قرارداد وجود دارد. اما در دسته اول، در واقع قرارداد و اعتبار وجود ندارد. مسائل علم فقه و بخش هایی از علوم انسانی جدید از نوع بایدهای دسته دوم(قرارداد و اعتبار) هستند.

✅سوالی که وجود دارد این است که رابطه بین «باید»های اعتباری و گزاره های هستی شناسانه فلسفی چیست؟ برخی منکر رابطه اند و برخی رابطه را، رابطه تولیدی و علی-معلولی می دانند. اما نظر صحیح این است که رابطه آنها تولیدی نیست بلکه رابطه منطقی بین هست و بایدقراردادی وجود دارد.
شهید مطهری در اصول فلسفه می فرمایند: «در اعتباریات همواره روابط موضوعات و محمولات وضعى و قراردادى و فرضى و اعتبارى است و هیچ مفهوم اعتبارى با یک مفهوم حقیقى و یا یک مفهوم اعتبارى دیگر رابطه واقعى و نفس الامرى ندارد و لهذا زمینه تکاپو و جنبش عقلانى ذهن در مورد اعتباریات فراهم نیست و... ما نمى توانیم با دلیلى که اجزاء آنرا حقایق تشکیل داده اند(برهان) یک مدعاى اعتبارى را اثبات کنیم»(ج2ص168)
همچنین در کتاب جهان بینی توحیدی چنین نگاشته اند: «اینچنین بایدها نتیجه منطقی آنچنان هست هاست»(ص8)

✅نکته دیگر این است که علوم انسانی جدید که امروزه محل بحث جوامع علمی است و برای تولید آنها تلاش می شود، ترکیبی از گزاره های «هست» و «باید(به معنای قرارداد)» است.

✅حال با این توضیحات به سراغ معنای «امتداد» می رویم. از برخی از نوشته ها و توضیحات چنین بر می آید که «امتدادحکمت» به این معناست که علوم انسانی جدید را با علم فلسفه تولید کنیم. با توجه به توضیحات فوق مشخص می شود که این امر صحیح نیست. چرا که اولا نمی توان از گزاره های هستی شناسانه، بایدهای قراردادی تولید کرد و ثانیا فلسفه بر مدار برهان می چرخد و نه تنها در گزاره های اعتباری بلکه در بسیاری از گزاره های هستی شناسانه علوم انسانی، مقدمات برهانی وجود ندارد. پس نتیجه می شود که هیچ موقع نمی توان علوم انسانی را از علم فلسفه تولید کرد.

✅اما معنای صحیح امتداد حکمت که از بیانات رهبر معظم انقلاب بدست می آید این است که بوسیله علم فلسفه و حکمت، مبانی علوم انسانی را که عمدتا مبانی پوزیتویستی هستند، تغییر دهیم و مبانی صحیح اسلامی را جایگزین کنیم. ایشان فرموده اند:"فلسفه های مضاف مثل فلسفه علوم انسانی، فلسفه روانشناسی... چیزهایی است که امتداد حکمت ما محسوب می شود"

✅آنگاه باید تولید مسائل «هست» و «باید» علوم انسانی را با «علم فقه» و بر اساس روش صحیح فقاهت انجام دهیم. البته علم فقهی که خود را محدود به کتاب الطهاره تا دیات نمی داند و خود را مکلف به تولید علوم انسانی جدید می داند. بر همین اساس است که ایشان کرارا فرموده اند که فقه باید توسعه یابد و مسائل جدید علوم انسانی را بر اساس «فقه جواهری» حل کند.

✅کتاب هایی همچون "انسان بعدالدنیا"، "الولایه" از علامه طباطبایی و "نظام حقوق زن" و "انسان و ایمان" از شهید مطهری، نمونه های عینی از امتداد حکمت می باشند.

97.11.25


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۳۳

♻️ برتری اسلام در #توحید (سیر معنوی اسلام)

🔰 علامه طباطبایی (ره)

💠آفرینش خداى چنان‌که زندگى مادى مخصوص را در دسترس نوع انسان قرار داده و همه را با تجهیزات مساوى تجهیز نموده و میان انسان و انسان فرق نگذاشته است، هم‌چنین زندگى معنوى را که پس از پرده زندگى مادى است در دسترس همه قرار داده است، و چنان‌که کمال زندگى مادى انسان در بروز و ظهور همه اعمال و آثار مثبت و منفى اوست که به وسیله بدن از وى صادر مى‌شود، هم‌چنین کمال زندگى معنوى را نیز به همه اعمال و آثار مثبت و منفى وى بسط داده است.

💠اسلام نیز هم‌آهنگ آفرینش زندگى معنوى را از آن همه افراد دانسته و میان هیچ طبقه‌اى فرق نگذاشته است، و هم زندگى معنوى را به همه شئون مثبت و منفى زندگى انسان بسط داده و انسان را به قید زندگى اجتماعى و فعالیت مثبت به سلوک راه معینى دعوت نموده است و در تعلیم این روش به اشاراتى که در لفافه بیانات عادى و عمومى خود آورده، دست زده است، زیرا بیانات لفظى ما هرچه باشد مولود افکار عمومى است که در زندگى اجتماعى مادى خود به منظور تفاهم از آنها استفاده کرده و اندیشه‌ها و مفاهیم ذهنى خود را به وسیله آنها به همدیگر مى‌رسانیم. درک‌هاى ذوقى و شهودى‌ که از اکسیر نایاب‌تر است و در تاریخ انسانیت هیچ‌گاه عمومیت پیدا نکرده، از این مرحله به کلى کنار است. کسى که مى‌خواهد معلومات این درک- درک ذوقى- را از راه دیگر- «اندیشه»- بیان کند، مانند کسى است که مى‌خواهد رنگ‌هاى گوناگون را به نابیناى مادرزاد از راه گوش- «قوه سامعه»- بفهماند و کسى که معانى شهودى را به قالب الفاظ مى‌زند، درست مانند کسى است که آب را با غربال از جایى به جایى ببرد.
از این‌جاست که اسلام دراین باره به همان اشارات و رموز دست زده و بدین‌وسیله از نتیجه زیان‌بخشى که دامن‌گیر دیگران شده، مَصون و محفوظ مانده است.

💠 ممکن است تصور شود دعوى ما که اسلام راه باطن را با اشارات و رموز بیان نموده است دعوى بى‌دلیلى است و در حقیقت سنگ به تاریکى انداختن است، ولى تأمل کافى در بیانات و تعلیمات اسلامى و سنجیدن آنها با حال شیفته و شوریده این طبقه، خلاف این تصور را به ثبوت رسانیده، مراحل کمالى را که رهروان این راه مى‌پیمایند سربسته و به نحو کلى نشان مى‌دهد، اگرچه براى درک حقیقى و تفصیلى آنها راهى جز ذوق نیست.

💠 این طبقه که با استعداد فطرى خود دل‌باخته جمال و کمال نامتناهى حق مى‌باشند، خدا را از راه مهر و محبت پرستش مى‌کنند، نه از راه امید ثواب یا ترس از عقاب، چه پرستش خدا به امید بهشت یا ترس از دوزخ، در حقیقت پرستش همان ثواب یا عقاب است، نه پرستش خداى.

💠بر اثر جاذبه مهر و محبت که دل‌هاى شیفته‌شان را فراگرفته و به ویژه پس از شنیدن این‌که خداى متعال مى‌فرماید:«فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ» و صدها آیه‌ دیگر که از یاد خدا سخن مى‌گوید، به هر سوى که برمى‌گردند و در هر حال که مى‌باشند به یاد خدا اشتغال دارند:«الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‌ جُنُوبِهِمْ» و وقتى که پیام محبوب خود را:«إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِلْمُؤْمِنِینَ» ، «إِنْ مِنْ شَیْ‌ءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ» ، «فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ» مى‌شنوند مى‌فهمند که همه موجودات آینه‌هایى هستند که هر کدام فراخور وجود خود جمال بى‌مثال حق را نشان مى‌دهند و جز این که آینه هستند، هیچ‌گونه وجود و استقلالى از خود ندارند، از این‌رو با چشم مهر و دلِ‌جویا به هر چیز نگاه مى‌کنند و جز تماشاى جمال دوست منظورى ندارند.

💠 و وقتى که پیام دیگر خداى خود را:«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ» و «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى‌ رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ» مى‌شنوند مى‌فهمند که به حسب آفرینش در میان چهار دیوار نفس خود محصورند و راهى به خداى خود جز راه نفس ندارند و هرچه را از این جهان پهناور ببینند یا بیابند در خود مى‌بینند و از خود مى‌یابند. در این مرحله است که انسان درمى‌یابد که از همه‌جا و همه‌چیز منقطع است و جز خودش و خدایش کسى نیست. چنین کسى اگر در میان صدها هزار هم باشد تنهاست و اگر دیگران وى را در میان جمع مى‌بینند، وى خود را در خلوتى خالى از اغیار مى‌بیند که جز خدا دیارى را راهى بدان جا نیست. آن وقت است که به خود و به همه‌چیز در خود نگاه مى‌کند و همانا خود را جز آینه‌اى که در آن جمال بى‌مثال حق هویداست چیزى نمى‌بیند، یعنى جز خدا ندارد.

💠وقتى که بدین ترتیب به یاد خدا پرداخت و با عبادت‌هاى مختلف و توجهات گوناگون که به وسیله آنها انجام مى‌گیرد، یاد خدا را در دل خود که از هرزه‌گردى پاک و تهى است تثبیت کرد، در صف اهل یقین قرار خواهد گرفت و وعده خدایى «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ» در حق وى عملى خواهد شد. در این هنگام است که درهاى ملکوت آسمان و زمین بر وى باز شده، همه چیز را از آن حق و ملک طلق وى خواهد دید.
«وَ کَذلِکَ نُرِی إِبْراهِیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ»

💠نخست توحید افعالى برایش مکشوف شده، عیاناً مشاهده خواهد کرد خداست که جهان و هرچه را که در آن است مى‌گرداند و اسباب و عوامل بى‌شمار جهان آفرینش را که سرگرم فعالیت‌هاى گوناگون هستند و حرکت‌هاى آنها با صفتى که دارند (حرکت‌هاى اختیارى با صفت اختیار و حرکت‌هاى اضطرارى با همان صفت) همانا با دست تواناى وى در تابلوى آفرینش نقاشى مى‌شود. اگر علت است و اگر معلول است و اگر رابطه میان علت و معلول است، همه ساخته و پرداخته اوست.  «وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»

💠 سپس به کشف توحید اسمائى و صفاتى خواهد پرداخت و عیناً مشاهده خواهد کرد که صفت کمالى که در این جهان پهناور خودنمایى مى‌کند و هر جمال و جلالى که به چشم مى‌خورد از حیات و علم و قدرت و عزت و عظمت و غیر آنها لمعه و شعاعى است از منبع نور بى‌پایان حق که از دریچه‌هاى گوناگون وجود اشیا با اختلافى که با همدیگر دارند، تابیده است:«وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‌»

💠سپس در مرحله سوم مشاهده خواهد کرد که این همه صفات گوناگون جلوه‌هایى هستند از ذاتى نامتناهى و در حقیقت همه عین هم و همه عین ذات مى‌باشند:«قُلِ اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْ‌ءٍ وَ هُوَ الْواحِدُ الْقَهَّارُ»

💠این است مراحل سه‌گانه توحید که نصیب رهروان راه حق مى‌شود و شیفتگان حق و حقیقت از ادیان و مذاهب مختلف که سر و کار با خدا دارند هنگام رهسپار شدن و پیمودن این راه آن را هدف نهایى خود قرار مى‌دهند، ولى اسلام براى ارتقاى رهروان تربیت شده خود اوجى بالاتر از اوجى که دیگران راه برده‌اند کشف کرده و آن را هدف نهایى آنان قرار مى‌دهد، زیرا آنچه از متون برهمایى و بودایى و صابئى و مجوسى و مسیحى یا غیر آنها دست‌گیر مى‌شود همین اندازه است که صفت محدودیت را از حق سلب کرده، وى را حقیقتى نامتناهى و بالاتر از هر اسم و رسم بشناسند ولیکن اسلام عدم تناهى را (از آن جهت که صفت است و صفت هرچه باشد از تحدید موضوع خالى نخواهد بود) نیز به عنوان صفت نفى کرده، ذات مقدس را بالاتر از هر اسم و رسم و حتى بالاتر از این توصیف مى‌داند و این مرحله از توحید است که جز در آیین مقدس اسلام در جاى دیگر نمى‌توان سراغ کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۵۷